۲/۰۴/۱۳۸۹

سفری دیگر


اگر امروز کشور ما در این جایگاه رفیع در میان کشورهای دنیا قرار دارد بدون شک،حاصل تدبیر گذشتگان ماست و همینطور امروز تلاش وتدبیر مسئولان و مردم آینده کشور را رقم می زند و در این میان هم اندیشی با جامعه جهانی نیز ابزاریست که در کشور ما و در هر کشوری برای حرکت رو به جلو مفید است ودر این بین هم دولت پر افت خار، ببخشید پر افتخار نهم وسپس دهم بدین امر توجه ویژه ای نشان داده است.به طور مثال همین سفر پر برکت به آفریقا که آینده کشورمان را رقم می زند.دراین سفر می توانیم از ذخایر عظیم فرهنگی وپیشرفتهای صنعتی و سیاسی کشورهایی نظیر زیمباوه و اوگاندا و...درس ها بیاموزیم.به علاوه استقبال گرم از ریس جمهورکه با شلیک 21 توپ همراه بود وایشان را به شدت ذوق زده کرد نشاندهنده عمق محبوبیت ریس جمهور ما در نقاط مختلف جهان از زیمباوه و اوگاندا تاسیاره مشتری است که باعث افتخار هر ایرانی است.از یاد نبریم که با امضای 11سند همکاری فقط با زیمباوه که با جشن و پایکوبی مردم در خیابان ها همراه بود و در آینده برکات آ ن هم به سر سفره مردم وارد می شود برگ زرین دیگری در تاریخ مملکت رقم خورد.با امید به روزی که در های تمام کشورهای صنعتی وپیشرفته مثل تانزانیا ،آنگولا و گابون هم بر روی مملکت ما باز بشود و از همه پتانسیل ها استفاده کنیم.


در آخر نمی دانم چرا یاد این شعر بی ربط افتادم:


به یزدان که گر ما خرد داشتیم
کجا این سرانجام بد داشتیم

۱/۱۹/۱۳۸۹

اینشتاین و روز ملی فن آوری هسته ای ما


فردا روز ملی فن آوری هسته ای ست،فارغ از اینکه چند مگاوات برق هسته ای تولید کردیم وجدا از مسائل سیاسی این قضیه،دوست دارم در مورد بنیانگذار این مبحث بنویسم کسی که دنیای علم پشت سر خودش را خراب کرد وانقلاب عظیمی در ریاضی وفیزیک راه انداخت.بله اینشتاین و گوشه ای از تئوری های معروف او :
آلبرت اینشتاین ،دست نایافتنی ترین چهره علمی جهان که فهم تئوری های پیچده اش حتی امروزه هم کار بس دشواریست وبه سبب همین دشواری ست که هزاران نفر سودای فهم اثبات های پیچیده او را دارند.به قول راسل :همه میدانند که اینشتاین کار بسیار بزرگی انجام داده ولی کمتر کسی می داند که او دقیقا چه کرده است.
تئوری های اینشتاین با روابط ریاضی و فیزیک است و درنتیجه فقط به زبان ریاضی وفیزیک میتوان به شرح وبسط نظریاتش پرداخت و هضم این مطالب در بیان عامیانه کمی مشکل است مانند این مفاهیم باور نکردنی;
فضا منحنی است؛کوتاه ترین راه بین دو نقطه خط مستقیم نیست؛جهان پایان دارد اما حد ندارد؛خط های موازی سرانجام یکدیگر را قطع میکنند؛مسیر شعاع نور منحنی است؛زمان نسبی است؛طول یک متحرک با سرعت آن تغییر می کند؛جهان به شکل استوانه است.
اینشتاین در سال 1905 تئوری خاص نسبیت را بر دو پایه ی نسبیت حرکت و مستقل بودن سرعت نور از حرکت سرچشمه نور،فرض نسبیت حرکت مبتنی بر این است که حرکت اجسام نسبت به اجسام دیگر قابل لمس است و بر خلاف نیوتن حرکت مطلق را رد کرد و فرض دوم اینکه سرعت نور در هر زمان ومکان ثابت است وبه نظر می رسد یگانه عامل ثابت وبدون تغییر در جهان است.
بی شک مفهوم نسبیت زمان غیر قابل لمس ترین وپیچیده ترین مسئله است و توضیح آن اینکه اگر نوری از ستاره ای دور دست به ما در زمین برسد وآن ستاره را رویت کنیم در حقیقت وضعیت آن ستاره درمیلیون سال قبل برای ما روشن شده است ونه شرایط فعلی آن زیرا نو این ستاره در طول ای مسافت های فضایی میلیون ها سال در راه بوده تا به ما رسیده است.
با توجه به نسبی بودن زمان در قیاس به سرعت،اگر ممکن بود فردی با سرعت بالاتر از سرعت نور حرکت کند زمان برای او به عقب برمی گشت.

۱/۱۵/۱۳۸۹

سقوط سلیقه

هرسال با اومدن عید بحث فیلم های نوروزی داغ می شه و تبلیغات گسترده سیما مخ من مخاطب رو می خوره اما در نهایت چند سریال سطحی وبا موضوعات تکراری و بی مزه پخش می شه وجالب اینجاست که بعد از اتمام این سریاله طی مصاحبه های سیما با مردم این طور القا میشه که این سریالها کاملا موفق بودن،اما چرا اینطوریه؟شاید به خاطر اینه سلیقه عمومی جامعه باسطح کیفی آثار قبلی تناسب داره یعنی مردمی که عادت به دیدن آثار فاخر و ارزشمند دارن خود به خود سلیقه شون در ومورد فیلم وسینما بالا می ره و البته توقع اونها رو هم بیشتر می کنه و در تلویزیون ما هم با پخش آثار سخیف وبی سروته توقع مردم به شدت نزول کرده.اما فیلمهای امسال که چیز تازه ای برای من مخاطب نداشت وبیشتر نشون دهنده انسانهای خبیث ومنفت طلب بود که فقط به دنبال اهداف احمقانه خودشون بودن و جوان ایرانی رو بی کار و بی فکر و فاقد ارزشهای انسانی تصویر کردن و انگار تنها هدف جوانها ازدواجه و البته دامنه این میل شدید به افراد مسن هم رسیده.تنها راه جذب مخاطب در این سریالها نه در نمایش واقعی تضاد ها به شکل طنز و نه در تصویر جامعه امروزی با کم وکاستی ها بلکه از طریق شوخی های کلامی و نمک پاشی بازیگران به وجود میاد.فیلمی که هدفش نشون دادن توده های فقیر مردمه با شعارهای نخ نما انسان از این طیف دورتر می کنه وبه فقر ستایی می پردازه در جایی که این افراد فقیر خوش وخرم زندگی می کنن ولی افراد متمول دائم در جنگ اعصاب بسر می برن و خوب فیلم های دیگه هم که اصلا هیچ هدفی ندارن با این همه امیدوارم بعد از این به شعور مخاطب توجه بشه .